اگر در حال خواندن این مقاله هستید، به احتمال زیاد چیزی در مورد رایان دایس و سفر او به سمت ارزش مشتری می دانید. رایان به معنای واقعی کلمه یک امپراتوری آموزش بازاریابی را بر اساس مفهوم این چارچوب ساخت.
این برای جامعه DigitalMarketer آنقدر مهم است که حتی نسخه اصلی دستمال کاغذی را به عنوان یک یادگار قاب دارد تا مانند مونالیزا دیده شود.
اسم من جیمز بولیس است. من یک تکنسین بازاریابی / وب مستر با بیش از 25 سال در صنعت هستم.
یادم می آید که حدود 15 سال پیش اولین بار با این مفهوم آشنا شدم.
در ابتدا بهینه سازی ارزش مشتری نام داشت و ساختاری کاملاً متفاوت داشت. من یک طراح وب هستم و زمانی که در این صنعت شروع به کار کردم شروع به بازاریابی کردم.
وقتی طراح وب شدم، متوجه نشدم که طراحی وب تجاری بخشی از تجارت است.
برنامه ی بازاریابی. پس از یادگیری بیشتر در مورد بازاریابی، متوجه شدم که چگونه می توانم این مفاهیم را در وب سایت قرار دهم و از آنها برای ایجاد یک تجربه وب سایت بهتر برای بازدیدکنندگان وب سایت مشتریانم استفاده کنم.
سپس سفر ارزش مشتری (CVJ) آمد که یک ارتقای اساسی بود و کل چارچوب اصلی را معنادارتر کرد. اساساً حلقه را بسته و در صورت اجرای صحیح، چرخ لنگر بی پایانی از مشتریان ایجاد می کند.
این واقعا به درک اینکه چگونه یک وب سایت تجاری باید ساخته شود تا بتوان ترافیک را از طریق سفر ارزش مشتری هدایت کرد، کمک کرد.
CVJ تنها بخشی از این چارچوب اساسی نیست. معمولاً با آواتار مشتری ایده آل و تمرین قبل و بعد همراه است. اساساً، باید درک کنید که میخواهید به چه کسی کمک کنید و بتوانید با آنها همدلی کنید تا کشف کنید که چگونه میتوانید با کاهش درد آنها ارزشی به ارمغان بیاورید.
اما یک مشکل واقعی در مورد CVJ ها وجود دارد که من در طول سال ها متوجه آن شده ام. به نظر من هیچ کس نخواهد نشست و این کار را انجام دهد.
آیا من این را با اطمینان می دانم؟ خیر اما می توانم با کمی اقتدار پیشنهاد کنم که اکثر افرادی که این چارچوب را آموخته اند در عمل از آن صرف نظر کنند.
این موضوع چند سال پیش در DigitalMarketer Engage برای من آشکار شد – گروه فیس بوک از افرادی که زمان و هزینه خود را با DigitalMarketer صرف کرده اند تا با سایر اعضا در ارتباط با چارچوب ها صحبت کنند، مشاوره دریافت کنند و از یکدیگر یاد بگیرند.
همیشه می توانید بگویید که موج جدیدی از اعضا در شرف پیوستن هستند، زیرا سؤالات یکسان بارها و بارها پرسیده شده است.
اینها سوالاتی بودند که اگر برای هر کمپین یا کسب و کاری جدیدی که به عنوان بازاریاب شروع به کار روی آن می کردند، وقت بگذارند و فرآیند تکمیل این تمرینات را صرف کنند، به راحتی می توان به آنها پاسخ داد.
نمی دانم چرا مردم این مراحل اساسی را نادیده می گیرند. خود چارچوب به همراه کاربرگها احتمالاً مفهوم را ساده و بیاهمیت جلوه میدهد، اما تمرین قدرتمندی است که در زمان، پول و منابع شما صرفهجویی میکند.
سالها پیش، DigitalMarketer مردم را به کنفرانسی در آستین دعوت کرد تا مفاهیم شگفتانگیز جدیدی را بیاموزند که طرز فکر ما را در مورد بازاریابی دیجیتال تغییر میدهد.
من هیجان زده بودم. من وسایل را جمع کردم. به تگزاس رفت. به مراسم رسید. او نشست. وقتی بچه ها بیرون آمدند و شروع به صحبت کردن در مورد … CVJ کردند، برای یادگیری چیز جدیدی هیجان زده شدم. آواتار. قبل و بعد از تمرین.
وقتی فهمیدم این قاب… راز بود، کمی متحیر و کمی از خودم عصبانی بودم. و متوجه شدم که برای انجام این تمرینات وقت نمی گذارم.
متوجه شدم که میخواهم وقتم را صرف یادگیری این چارچوبها و تمرینها کنم، اما خودم از آنها استفاده نکردم. زمانی که این رویداد را ترک کردم، کار شدیدی انجام دادم. به خانه رفتم و ارتباط خود را با DigitalMarketer قطع کردم و تصمیم گرفتم تا زمانی که با این اصول اولیه شروع نکردم، برای یادگیری مفاهیم جدید سرمایه گذاری نخواهم کرد.
من سال ها روی چندین پروژه کار کردم و برای اطمینان از اینکه نشستیم و کار را انجام دادیم موضع گرفتم. این چیزی است که من پیدا کردم.
چرا سفر ارزش مشتری همچنان مهم است
CVJ ضروری است زیرا به مهمترین سوالاتی که هر کسی که با a کار می کند پاسخ می دهد
کسب و کارها باید بدانند:
- به کی کمک میکنی؟
- چگونه کمک می کنید؟
- چرا مهم است؟
همچنین مهم است زیرا این اطلاعات را در قالبی قرار می دهد که می تواند با هر کسی که در یک تجارت کار می کند، از جمله فروش، بازاریابی و فناوری به اشتراک گذاشته شود. اگر مشتریان من از قبل یک CVJ برای کسب و کار خود داشتند، زمانی که من طراحی و ساخت یک وب سایت جدید را برای آنها شروع کردم، ایجاد یک وب سایت که واقعاً ارائه می داد بسیار ساده تر بود.
اگر اطلاعات موجود در CVJ به یک طراح گرافیک، مدیر بازاریابی، نماینده خدمات مشتری، نماینده فروش، مشاور، هر کسی که … داده می شد، کار با مشتریان و تضمین موفقیت آنها را بسیار آسان تر می کرد. ما آن را چرب کردن لغزنده ها می نامیم زیرا همه چیزهایی را که باید انجام شود در قالبی آسان و قابل فهم بیان می کند.
پس از استفاده از این چارچوب برای پروژههای جدید، نمیدانم اگر به مشتریان خود در ایجاد CVJ کمک نکنم، چگونه میتوانم به طور واقع بینانه ارزشی را برای مشتریانم فراهم کنم.
CVJ یک آزمایش در بازاریابی است
هر کاری که ما در بازاریابی انجام می دهیم یک آزمایش است. هر تصمیم کوچکی که می گیریم یک سری آزمایش است که باعث می شود همیشه بهینه سازی کنیم. مهم نیست چقدر جلو آمده ایم، همیشه می توانیم بهتر عمل کنیم. به همین دلیل، CVJ بیشتر یک سند زنده است که با گذشت زمان و کمپین هایی که روی آنها کار می کنید تغییر می کند. یک کسب و کار می تواند چندین CVJ داشته باشد.
بهش فکر کن. شما می توانید این روند را به هم بزنید زیرا به احتمال زیاد شما و مشتری شما فقط حدس می زنید که چه چیزی کارساز است. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، تضمین موفقیت مشتری برای شما آسان تر خواهد بود، اما اگر یک CVJ برای مشتری ایجاد می کنید، احتمالاً قبلاً هرگز آن را تکمیل نکرده اند و این مفاهیم جدید هستند.
شما می توانید آن را اشتباه بگیرید. در واقع، شما می توانید اشتباه کنید و با هدف قرار دادن افراد اشتباه، زمان، پول و منابع را هدر دهید. سال گذشته یک جلسه با یک مشتری انجام دادم که در آن فرآیند نقشهبرداری آواتار مشتری ایدهآل، قبل و بعد از تمرین و CVJ را طی کردیم.
آیا برای تسلط بر رسانه های اجتماعی آماده اید؟
یک متخصص خبره رسانه های اجتماعی شوید و جدیدترین استراتژی ها را (بر اساس پلتفرم اجتماعی) برای هدایت ترافیک ارگانیک به سایت های رسانه های اجتماعی خود بیاموزید.
اینجا را فشار دهید
ما ماه ها صرف تولید محتوا، به روز رسانی وب سایت و اجرای یک کمپین رسانه های اجتماعی کردیم. تا زمانی که این تمرینات را با هوش مصنوعی گسترش دادیم، متوجه شدیم که به سمت دیدگاه اشتباهی پیش می رویم. اکنون می توانیم از آن اجتناب کنیم.
ایجاد CVJ با هوش مصنوعی ساده تر از همیشه است
اگر بخواهم از گروهی از بازاریابان بپرسم که چرا از چارچوبی برای انجام بازاریابی خود استفاده نکردهاند، تصور میکنم اجماع اصلی این است که نشستن با مشتری و درک کامل از این مفاهیم نیست. کاری که شما یا مشتری شما واقعاً می خواهید انجام دهید.
در ذهن مشتری، شما فقط باید این اطلاعات را بدانید (با معجزه). واقعیت این است که هر کسبوکاری متفاوت است و در حالی که ممکن است بتوانید مفاهیم را در این تمرینها تکرار کنید، تکمیل و مستندسازی تمرینها در طولانیمدت باعث صرفهجویی در زمان و غم شما میشود.
من عاشق جملهای از لینکلن هستم که میگفت: «اگر شش ساعت به من فرصت داده شود تا یک درخت را قطع کنم، چهار ساعت اول را صرف تیز کردن تبر میکنم».
این مفهوم در بسیاری از جنبههای کسبوکار صادق است، اما همانطور که قبلاً گفتم، اگر برای مستندسازی CVJ، ICA، و تمرینهای قبل و بعد از آن وقت بگذارید، زندگی خود را بسیار آسانتر میکنید.
خوب، اکنون ما این چیزی را داریم که به آن هوش مصنوعی میگویند. و چیزی که من در مورد هوش مصنوعی دریافتم این است که برای کمک به حل این مشکل واقعاً مناسب است. در واقع، اکنون که استفاده از هوش مصنوعی را برای کمک به ایجاد آن پایه شروع کردهام، نمیتوانم مفاهیم را تولید کنم، آنها را گسترش دهم و برخی از متمرکزترین محتوایی را بسازم که مستقیماً با مشتری صحبت کند.
چارچوب CVJ برای موفقیت به عنوان یک معامله گر ضروری است. اکنون با کمک ابزارهای هوش مصنوعی، می توانید هر چارچوبی را انتخاب کنید و استروئیدها را به آن تزریق کنید تا یک پایه بازاریابی کامل ایجاد کنید که به معنای واقعی کلمه می تواند کمپین های بازاریابی شما را متحول کند.
نه تنها میتوانید نسخههای توسعهیافته این چارچوبهای اساسی را تولید کنید، بلکه اکنون میتوانید از آنها برای مرجع در هنگام ایجاد محتوا برای ایجاد آگاهی و افزایش تعامل با مخاطبان خود استفاده کنید.
طلوع هوش مصنوعی در بازاریابی دیجیتال هیجان انگیز است و فرصت های بی حد و حصری را برای تقویت و ساده سازی استراتژی هایی که به کار می گیریم ارائه می دهد. با استفاده از قابلیتهای هوش مصنوعی، ایجاد و اجرای چارچوبهای اساسی مانند سفر ارزش مشتری (CVJ)، آواتار مشتری ایدهآل (ICA) و تمرین قبل و بعد از آن میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
روزهایی که بازاریابان این مراحل حیاتی را به دلیل ماهیت وقت گیر یا پیچیدگی درک شده نادیده می گرفتند، گذشته است. با هوش مصنوعی میتوانیم این فرآیندها را بهبود بخشیم، حاشیه خطا را کاهش دهیم و در نهایت محتوای هدفمندتر و تاثیرگذارتری ارائه کنیم.
در سفر شخصیام بهعنوان یک طراح وب و تبدیل به فنآور بازاریابی، ارزش این ابزارها را دیدهام، اما شاهد غفلت آنها نیز بودهام. با استفاده از هوش مصنوعی، میتوانیم این روند را با اطمینان از استفاده از این منابع ارزشمند به حداکثر پتانسیل خود معکوس کنیم.
با صرف زمان برای اجرای صحیح این ابزارها، ما نه تنها ارزش فوق العاده ای را به مشتریان خود ارائه می دهیم، بلکه تجربه کاربر نهایی بهتری را ایجاد می کنیم که منجر به کمپین های بازاریابی موفق تری می شود.
ما به عنوان بازاریاب های دیجیتال، راه هیجان انگیزی در پیش داریم. مسلح به قدرت دگرگونکننده هوش مصنوعی، میتوانیم خرد محصور شده در CVJ و سایر چارچوبها را در مقیاس بزرگتر از همیشه به کار بگیریم.
در عصری که هر تصمیم تجاری بر اساس داده ها انجام می شود، ظهور هوش مصنوعی تضمین می کند که تفاوت های ظریف بینش انسانی در استراتژی های بازاریابی ما محور باقی بماند.
این به ما این امکان را می دهد که بین داده ها و همدلی، بین کارایی و اثربخشی و در نهایت بین تجارت و مشتری تعادل برقرار کنیم. بنابراین همانطور که به آینده بازاریابی دیجیتال قدم می گذاریم، بیایید به یاد داشته باشیم که این درس های ارزشمند را به جلو ببریم و ابزارهایی را که هوش مصنوعی برای گسترش سفرمان فراهم می کند، بپذیریم.